آدرینای نازم عروسکمآدرینای نازم عروسکم، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

آدرینا بزرگترین هدیه آسمانی

اینم از عکسای کمپرس کردن پات

عزیز دلم عروسک نازم  بالاخره واکسن 18 ماهگیتم به خیر گذشت و تموم شد  دختر شیرین و مهربونم روزا چه قدر زود سپری میشن و تو هرروز بزررگتر میشی  آرام جانم شاپرکم اونروز که واکسنتو زدی وقتی میخواستم روی پات کمپرس یخ بزارم خودتم همکاری میکردی آخ الهی که من فدای دستای کوچولوت بشم اینم از عکسات عکس در ادمه مطلب قربون کمپرس کردنت بشم من مامان              ...
27 بهمن 1393

واکسن 18 ماهگیت

عزیز دلم نازنینم چه قدر امروز گریه کردی من فدات شم که طاقت یه قطره اشکتو ندارم  واکسن 18 ماهگیت چون رفته بودیم سفر چند روز به تاخیر افتاد امروز واکسن زدی و کلی گریه کردی به من التماس میکردی که روی تخت واکسیناسیون نذارمو بغلت کنم ومنم بغض کردم و گریه نکردم که تو اشکامو نبینی  گل دخترم خیلی شیطون شدی از درمونگاه اومدیم خونه مامان جون اینا کلی شیطونی کردیو تازه خوابیدی امیدوارم این واکسنم به خیر بگذره  عکسهارو تو ادامه مطلب ببینید خیلی دوست دارم مامانی من  کلی حرف و عکس واسه نوشتن تو وبت دارم ولی اینقدر شیطون شدی که من فرصت نمیکنم به وبت حتی سر بزنم  ولی قول میدم تو اولین فرصت همه خاطراتتو ثبت کنم اینم از...
11 بهمن 1393
1